به ذکر حسن جان شد ایندم/ز دیده روان اشک پاکی دوباره دل بی قراران/شده زائر قبر خاکی شده قلب من چون کبوتر/وَ پر میزند سوی آنجا به عشق امامی غریب و/به شوق گلستنان زهرا بُود ذکر جانم/به چشمان گریان حسن جان حسن جان/حسن جان حسن جان یا حسن یابن الزهرا... حسن آن امام غریبی/که بر درد عالم طبیب است حسن آن امام غریبی/که در خانه اش هم غریب است کسی که شد از زهر همسر/جگر پاره ی راه قرآن زند ناله زهرای اطهر/حسن جان حسن جان حسن جان به عالم به عالم/غمش بی قرینه بنالم برای/غریب مدینه یا حسن یابن الزهرا... حسن آنکه عمرش به سر شد/به اندوه و درد و مصیبت حسن زخمی تیغ کوچه/حسن کوچه گرد مصیبت حسن شاهد اشک مادر/حسن ناظر روی نیلی حسن روضه خوان مدینه/حسن راوی ضرب سیلی شده همچنان گل/چه پژمرده مادر به پیش دو چشمش/زمین خورده مادر یا حسن یابن الزهرا...